loading...

آویشن؛

عکس خورشید را بزن به شبم.

بازدید : 256
دوشنبه 18 آبان 1399 زمان : 6:37

”آسمان پدیده‌ای است که هم وجود دارد و هم وجود ندارد هم مادیت دارد هم ندارد این ماییم که چنین گستره‌ی عظیمی‌را باور داریم و شیفته‌‌ی آن میشویم”* سرم را بالا آوردم و از پشت شیشه ماشین به آسمان که داشت به شب نزدیک میشد و رنگ بلوبری گرفته بود و انگار کسی با ناخن‌های نارنجی، بلوبری را میان انگشتانش گرفته باشد، قسمت‌هایی از آن نارنجی بود، نگاه میکنم. آسمان از این به بعد من را یاد تو می‌اندازد. نه میشود گفت وجود نداری و نه میشود تو را با همین چندین کلمه در روز باور کرد. وهمی‌که هر بار که از کنار مغزم قدم‌زنان رد می‌شود سطلِ رنگِ آسمان را رویش میریزد. دیمن داشت توی گوشم داد میزد ایز دت الرایت؟ ایز دت الرایت؟ ویت یو.
و من فکر کردم شاید همه اینها هم خیال بود.

تاریکی و روشنایی پارت دوم (ادامه مطلب )
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی